Fast and very fast!
 سریع و خیلی سریع!

Fast and quick are both very common words and they can sometimes replace each other in sentences with no difference in meaning. Fast is usually used to mean moving or travelling at high speed, and quick is usually used to mean doing something fast.

هر دو واژه به معنای سریع هستند با این تفاوت کوچک که واژه fast  برای بیان سرعت در سفر است و واژه quick  به معنای انجام دادن کارها با سرعت بالاست.

I tried to catch him, but he was too fast for me.

 تلاش کردم تا بگیرمش اما او خیلی سریع بود.

The camera can shoot a dozen photos in quick succession with the push of one button.

دوربین می تواند دوازده عکس را با سرعت بالا پشت سر هم با فشار دادن یک دکمه بگیرد.

If something is done fast, without waiting, you can use the adjectives prompt, speedy, or swift.

اگر چیزی سریع انجام می شود بدون فوت وقت می توان از صفات متعددی استفاده کرد.

A prompt reply would be very much appreciated.

یک جواب به موقع خیلی مورد تشکر است.

Everyone is hoping for a speedy resolution to the conflict.

همه امیدوارند که یک راه حل سریع برای مشکل پیدا شود.

The teacher's swift action saved his life.

عمل سریع استاد جانش را حفظ کرد

If something is done too fast, without thinking carefully, the adjectives hasty and hurried are often used.

اگر کاری سریع و بدون فکر کردن کافی انجام شود.

I don't want to make a hasty decision.

من نمیخواهم یک تصمیم عجولانه بگیرم.

We left early after a hurried breakfast.

من سریع بعد از صبحانه هوله هولکی رفتم.

A fast walk or pace is often described as brisk.

قدم زدن سریع را می توانیم از  لغت استفاده کنیم

The adjective rapid is often used to describe fast growth or change. It can also be used to describe someone's heartbeat or breathing.

از این واژه می توانیم برای رشد و یا تغییر و یا حتی سرعت نفس کشیدن یا ضربان قلب استفاده کرد.

We've seen rapid growth in this sector.

ما رشد بالایی را در این بخش داشته ایم.

She takes medication for a rapid heartbeat.

​​​​​​​او برای ضربان بالای قلبش دارو مصرف می کند.

Expeditious is a formal word for quick, usually quick in taking action.

اگر بخواهیم از واژه های رسمی تر استفاده کنیم می توانیم از این واژه استفاده کنیم.

The train company was fairly expeditious in replying to my complaint.

شرکت قطار در جواب دادن به شکایت من نسبتا سریع بود.

High-speed means travelling, moving, or working fast.

از این واژه هم می توانیم برای سفر حرکت و کار سریع استفاده کرد.

We need high-speed Internet for all.

​​​​​​​ما به اینترنت پر سرعت برای همه نیاز داریم.