One of the most common words for this is afraid.

You can have a general feeling of fear, or you can be afraid or worried that something specific will or won't happen.

برای بیان ترس و یا حتی نگرانی می توانید از این لغت استفاده کنید.

She was afraid of the dark.

او از تاریکی می ترسید.

Don't be afraid, I'm right here.

!نترس! من همینجام!

I'm afraid I won't get the job.

من می ترسم اون شغل رو نتونم بگیرم.

Other common ways of saying afraid are frightened and scared. Scared is less formal than frightened and can be used in the informal phrase scared to death to mean that you are very frightened.

​​​​​​​ برای بیان ترس می توانیم از لغات دیگری هم استفاده کنیم شما می توانید
از عباراتی مثل تا حد مرگ ترسیدن استفاده کنید
.To be scared to death

Don't be frightened, my dog is quite friendly.

نترس سگ من صمیمی است. (این واژه از scared  رسمی تر است.

She was frightened by the sudden storm.

او از طوفان خیلی ترسیده بود.

Goodness, you just about scared me to death!

وای خدا! تو منو ا حد مرگ ترسوندی!
If someone is extremely frightened, then you can use adjectives like petrified, terrified, or panic-stricken
اگر کسی خیلی خیلی ترسیده باشد می توانید از این لغات استفاده کنید.

He got to the top of the tree and was absolutely petrified.

او به بالای درخت رفت و کاملا وحشت کرده یود.

I'm terrified of flying.

من از پرواز کردن خیلی وحشت دارم

She was panic-stricken when her little boy disappeared.
وقتی پسرش ناپدید شده بود او به شدت ترسیده بود.

If someone is frightened because they are worrying about something, then you can use the more general adjectives worried or nervous.

اگر ترس شما بیشتر از نوع نگرانی باشد می توانید از این واژه ها استفاده کنید.

I'm worried that something will go wrong.

من نگرانم که مشکلی پیش بیاید.

Stop playing with that knife - you're making me nervous!

با چاقو بازی نکن! داری منو نگرانی می کنی.

If someone is frightened about something that might happen in the future, you can use the adjectives apprehensive or uneasy.

اگر نگرانی شما برای آینده و اتفاقاتی که ممکن است بیفتد می توانید از این واژها استفاده کنید.

He's a bit apprehensive about living away from home.

او کمی نگران زندگی دور از خانه است.
All this quiet makes me uneasy. این سکوت دارد من را نگران می کند.

To talk about things that make you feel uncomfortable and scared, you could use the phrase give me the creeps.

اگر چیزی شما را خیلی نگران و آزرده خاطر می کند می توانید از این عبارات استفاده کنید.

Being alone in that big house gives me the creeps.

تنها بودن در آن خانه بزرگ خاطر مرا مشوش می کرد.

To talk about something that is frightening in a shocking way, you could use the adjective hair-raising.

اگر شما در مورد موضوع خیلی وحشتناکی صحبت می کنید می توانید از این واژه استفاده کنید.

The pilots are trained to do hair-raising stunts at low altitude.

خلبان ها تمرین داده شده اند کارهایی بکنند در ارتفاع کم  که مو به تن آدم سیخ می شود.​​​​​​​